زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ
پرشی دارد به اندازه عشق ......
من این شعر سهراب را می پرستم و مخصوصا
زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی می پیچد
این هم نظر دوست عزیزم سعید :
زندگی آب خوشگواری نیست...
زندگی آب باران نیست...
آب زندگی پاک نیست...
پس چرا زندگی آبتنی کردن در حوضچه اکنون است؟
اکنون و اکنون و اکنون...
ولی چرا ؟ چرا زندگی اون رویای کودکی نیست؟ سعید نمی دانم نظر تو درست یا سهراب؟
اینم بلاگ سعید: http://yohahahaha.blogsky.com